۱۳۸۷ تیر ۹, یکشنبه

جزئیات پرونده کرسنت، از آغاز تا پایان


گاز ایران بیش از آنکه برای همسایه ترک ما در شمال غرب کشور دردسر آفرین باشد که دست کم هر سال باید در پی قطع آن به فکر چاره باشند برای صاحب آن مسئله‌ای تازه است. مسئله‌ای که در یک دهه گذشته با کشف ذخایر جدید و شفاف نبودن سیاست‌های کلی نظام درباره شیوه بهره گیری از آن می‌رود تا چنان نفت، مقوله‌ای از آن دست که نعمت است یا نغمت بیافریند.

ایران با دارا بودن 17 درصد ذخایر گاز جهان پس از روسیه بیشترین ذخایر گاز را درمیان کشورها داراست. با این همه همچنان تولید گاز درایران به سطح مطلوب نرسیده و کمبود گاز در زمستان با کوچکترین مشکلی خودنمایی می‌کند. شاهد مثال هم زمستان 86 است که دیر زمانی از آن نگذشته و ملت، سرمای سختی که به گفته خود مسئولان در نیم قرن گذشته بی‌سابقه بود را به خاطر دارند.

زمستان گذشته تنها به‌دلیل قطع واردات روزانه 20 میلیون مترمکعب گاز از ترکمنستان اتفاق افتاد و این در حالی است که به‌طور میانگین هر مرحله میدان گازی پارس جنوبی به‌عنوان بزرگترین میدان مستقل گازی و مشترک میان ایران و قطر توان تولید 25 میلیون مترمکعب گاز در روز را داراست. پارس جنوبی اما در دولت نهم و با تغییر فضای دیپلماتیک در گوشه رینگ گرفتار آمده است. تاخیر در فازهای 6 تا 8 و نیز تعطیلی فازهای 9 و 10 در کنار بلاتکلیفی فازهای جدید و کناره‌گیری شرکت‌های معتبری چون شل و استات اویل از همکاری در ساخت کارخانه ال ان جی در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس همه گویای شرایطی است که در نهایت دومین دارنده گاز جهان را مجبور به واردات این حامل انرژی از ترکمنستان ساخته است.

در این میان اما موضوع صادرات به یکی از مهم‌ترین مقولات مرتبط با اقتصاد انرژی ایران بدل شده است. در حالی که تنها ترکیه خریدار گازطبیعی سرزمین ایرانیان است و آن هم تا کنون بارها و بارها دچار توقف شده است، گروهی در تلاش برای جلوگیری از هرگونه صادرات گاز و گروهی دیگر هم خود را به کار بسته مگر که مشتری تازه‌ای به میز مذاکره آوردند. شاید تازه‌ترین این تلاش هم مذاکره با لهستانی‌ها باشد که دولت نهم می‌خواهد روزانه 20 میلیون مترمکعب گاز را به‌صورت خشک یا مایع‌سازی‌ شده به آن کشور تحویل دهد. اگر چه هنوز تفاهمنامه‌ای در این باره به امضا نرسیده است و مشخص نیست که این گاز از کدامیک از منابع تامین خواهد شد اما جنجالی‌ترین قرارداد صادرات گاز به طرح انتقال گاز سلمان به شیخ نشین 37 ساله امارات است که در کارنامه دولت اصلاحات ثبت شد.

قراردادی که به کرسنت مشهور شد و در نهایت هم در سکوت خبری رسانه‌های ایرانی هیچ گازی از جزیره سیری به سوی شارجه نرفت. در این یک سال گذشته جراید اماراتی بسیار تلاش کردند که مذاکرات قرارداد به تعلیق در آمده کرسنت را در حال ادامه نشان دهند.
برای اماراتی‌ها مهم بود که گاز ایران توسط یک خط لوله به شارجه رفته و با کمترین هزینه این حامل پاک انرژی را در حد نیاز صاحب شوند. گازی که در واقع توسط یک واسطه به دیگری تحویل داده می‌شد.

قرارداد در دولت سید محمد خاتمی به امضای طرفین رسیده بود. دولتی که عزم خود را برای رویکرد سیاست همگرایی خارجی و جلب توجه اروپائیان در طرح‌های اقتصادی کشور جزم کرده بود. سیاست تنش زدایی خاتمی، منجر به باز شدن پای توتال، استات اویل، انی، رپسول و دیگر کمپانی‌های ریز و درشت اروپایی به کشور شد. از سویی دیگر در همین دولت شیوه قرارداد‌های نفتی موسوم به بای‌بک با همه مخالفت‌‌های شورای نگهبان قانون اساسی به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید و اجرایی شد. اگر چه در موفقیت قراردادهای بای بک مناقشه است اما قرارداد‌هایی به امضا رسید و سرمایه‌هایی به کشور آمد.
در دولت خاتمی قرارداد خارجی، هنوز معنی خود را در صنایع به ویژه نفت و گاز از دست نداده بود و هر تفاهمنامه‌ای را به این نام نمی‌خواندند.

کرسنت در همان موقع به امضا رسید. فروش گاز به امارت متحده عربی هم گام دیگری در وحدت با عرب‌های حاشیه خلیج فارس بود. اگرچه دولت خاتمی آب را به کویت نتوانست صادر کند اما گازی را هم که قراردادش با اماراتی‌ها منعقد شده بود هم توسط دیوان محاسبات در جزیره سیری باقی ماند تا بالاخره با مختومه شدن پرونده این قرارداد به سوی مرزهای خشکی ایران روانه شود.

کرسنت چه بود؟

وزیر نفت در سیزدهمین نمایشگاه بین‌المللی نفت، گاز و پتروشیمی تهران گفته بود که درصورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات با اماراتی‌ها درخصوص اجرایی شدن قرارداد کرسنت، گاز سیری به سوی عسلویه روانه خواهد شد. شاید این سخن غلامحسین نوذری وزیر دوم نفت دولت احمدی‌نژاد چندان به رسانه‌ها کشیده نشد اما اکنون با عقدی دیگر، فسخ آن قرارداد محرز است. چراکه شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی ایران طرح ساخت خط لوله سیری – عسلویه را عهده دار شده است.

مسعود سلطانپور از اعضای انصار حزب‌الله مدیر عاملی این شرکت را پس از مهدی هاشمی رفسنجانی عهده دار شد. سلطانپور که در دولت اصلاحات از حضور شرکت‌های خارجی در طرح‌های نفت و گاز گلایه‌های بسیار داشت در حال حاضر از پر کار‌ترین‌هاست. خط لوله‌ای که قرار است گاز مورد نظر کرسنت را به خاک عسلویه بازگرداند 2 هزار و 800 کیلومتر است.
اما جزئیات قرارداد کرسنت چه بود؟  قراردادی که پس حتی وزیر نفت دولت اصلاحات نیز پس از هشت سال مدیریت بزرگترین وزارتخانه اقتصادی کشور به ارزان فروشی گاز متهم شد و در این باره چند تن هم بازداشت شدند.

انحصار گاز در دست کرسنت

قرارداد خرید و فروش گاز میان شرکت ملی نفت ایران و شرکت نفتی بین‌المللی کرسنت در تاریخ 25 آوریل 2001 میلادی برابر با 5 اردیبهشت 1380 خورشیدی منعقد شد.
اسناد حقوقی این قرارداد مشتمل بر یک قرارداد اصلی، 2 اصلاحیه و 6 توافقنامه جانبی یا به‌اصطلاح الحاقیه است. براساس اسناد موجود، اصلاحیه اول تا الحاقیه ششم بین 11 آوریل 2001 تا جولای 2004 مورد توافق واقع شده است.

دیوان محاسبات کشور این قرارداد را از نظر قیمت، تضمین‌ها و شرایط قرارداد، حاوی ایرادات متعدد وغیر قابل توجیه خواند. در گزارش دیوان محاسبات آمده است که: « ابعاد اشکالات وارد بر این قرارداد به اندازه‌ای گسترده است که آشکارا با اصول و مقررات و رویه‌های حاکم بر قراردادهای بین‌المللی خرید و فروش گاز مغایرت داشته و کاملا مخالف منافع و مصالح کشور است.»

انتخاب کرسنت برای عقد قرارداد اما براساس مذاکره مستقیم بود. شرکتی خصوصی که گاه از آن با عنوان کرسنت شارجه هم یاد می‌شود. یکی از ایرادات مهمی که براین قرارداد گرفته شد این بود که فاقد مصوبه شورای اقتصاد بوده است.
مقادیر در نظر گرفته شده برای صادرات گاز میدان سلمان از اول اوت 2005 تا پایان آوریل 2006 روزانه 198 میلیون فوت مکعب و در سال 2007 نیز 330میلیون فوت مکعب و در نهایت در سال ششم قرارداد 450 میلیون فوت مکعب مورد توافق واقع شده بود که در مجموعه مدت این قرارداد 25 سال در نظر آمد.

گاز ایران می‌بایست از اول مارس 2003 به شارجه می‌رسید که در نهایت حسب توافق ثانویه به اول آگوست 2005 موکول شد. این تاریخ هم گویی چندان واقع گرایانه نبود از آن روی که در الحاقیه ششم تاریخ شروع قرارداد به اول دسامبر 2005 تغییر یافت.
دولت اصلاحات در نهایت امیدوار بود که گاز را از سال 2006 به شرکت کرسنت تحویل دهد که هرگز چنین نشد و دیوان محاسبات پر زورتر ظاهر شده بود چنان‌که دولت سوم تیر هم شعار مبازره با مافیای نفت سر می‌داد و این دو همزمان شد.

مخالفان کرسنت از الحاقیه سوم بسیار خشمگین بودند. الحاقیه‌ای که برای کرسنت حق تقدم واردات گاز ایران به امارات را اعطا می‌کرد که امتیاز بزرگی برای این شرکت بود. اما چندی بعد فضای داخلی ایران سبب شد که در الحاقیه ششم این امتیاز از کرسنت سلب شود. اما به جای آن شرکت ملی نفت متعهد شد که در طول25 سال قرارداد، به هیچ شرکت دیگری در امارات گاز نفروشد. این موضوع در تاریخ 30 اردیبهشت سال 1383 خورشیدی مورد توافق و تصویب هیأت‌مدیره شرکت ملی نفت قرار گرفت.

از سویی دیگر در قرارداد کرسنت، ریسک مخزن متوجه شرکت ملی نفت ایران بوده است و بر این اساس درصورتی که به هر دلیل امکان برداشت از مخزن گاز سلمان از بین برود، مسئولیت آن بر عهده شرکت ملی نفت بوده و این شرکت ملزم است گاز موضوع قرارداد را از هر مخزن دیگری تامین کند.

قیمت، مهم‌ترین اتهام

بیژن نامدار زنگنه و مدیران همراه و همکار وی در قرارداد کرسنت همه متهم به ارزان‌فروشی شدند. البته دادگاهی تشکیل نشد مگر بازجویی‌هایی که از برخی از نفتی‌های سابق در این باره به عمل آمده است اما این وزیر 8 ساله نفت را که اتفاقا بیش از هر چهره دیگری در نظام جمهوری اسلامی در مسند وزارت بوده است و پس از پایان دولت اصلاحات نیز به صندلی مجمع تشخیص مصلحت اکتفا کرد را بسیار نقد کردند که می‌خواست گاز ایران را به ثمن بخس به عرب‌ها بفروشد.

اسناد اما چه می‌گوید؟ براساس مصوبه سوم اردیبهشت سال 80 هیأت‌مدیره شرکت ملی نفت فرمولی برای قیمت‌گذاری گاز تحویلی تعیین کرد که براساس آن قیمت گاز برای 7 سال نخست اجرای قرارداد ثابت بماند. به این ترتیب که به محض آغاز زمان تحویل گاز تا 7 سال از شروع زمان تحویل بهای آن بدون تغییر می‌ماند. بر این اساس بهای گاز تحویلی برای 7 سال نخست بر پایه هر بشکه نفت خام 18 دلار به مبلغ 50 سنت برای هر یک هزار فوت مکعب تعیین شده بود. بر پایه همین محاسبات بود که پایه قیمت هر یک هزار مترمکعب گاز تحویلی برای 7 سال اول اجرای قرارداد معادل 17 دلار و 50 سنت تعیین شد.

بهای گاز برای سال هشتم به بعد نیز بر مبنای فرض میانگین قیمت نفت خام دوبی و عمان 40 دلار برای هر یک هزار فوت مکعب 1 دلار و یازده سنت و به عبارت دیگر برای هر یک هزار مترمکعب 38 دلار و 85 سنت بود.

برآورد وزارت نفت این بود که درآمد حاصل از این قرارداد در طول 25 سال حدود 3 هزار و 300 میلیون دلار خواهد بود که اکنون اصل قرارداد به فراموشی سپرده شده و گازنیز پس از ساخت خط لوله به سوی عسلویه روانه می‌شود. آنچه که آمد تنها بخشی از محتوای اسناد قرارداد کرسنت است که به دو موضوع قیمت و حق انحصار می‌پرداخت. شنیده‌ها حاکی از آن است که اگر چه دو طرف طی ماه‌های اخیر مذاکره مستقیمی نداشته‌اند اما اماراتی‌ها همچنان دولت ایران را مقصر تعلیق قرارداد می‌دانند. آنان همچنان مایل هستند که مذاکرات از سر گرفته شود و گویی در داخل دست‌هایی برای جلوگیری از اجرایی شدن این قرارداد دخیل است.

مسئولان مستقیم این قرارداد بارها از آنچه به توافق طرفین رسیده بود دفاع کرده و معتقدند که در امارات مشتری مناسب‌تری برای گاز ایران یافت نمی‌شود. به هر روی هنوز وزارت نفت دولت احمدی‌نژاد به‌صورت رسمی فسخ و فراموشی قرارداد را اعلام نکرده است.

+ یکشنبه ۹ تیر ۱۳۸۷

۱۳۸۷ خرداد ۳۱, جمعه

مردم باید هر هفته، منتظر جدول خاموشی باشند

گفتگو با رادیو زمانه


بنا به اعلام نهادهای مسوول در طول تابستان، امسال برنامه خاموشی‌های متناوب برق در تهران به اجرا درخواهد آمد. علی خرد‌پیر، روزنامه‌نگار در عرصه اقتصاد و انرژی در تهران درباره علل خاموشی‌ها و دلایل ناکافی بودن تولید برق در ایران به رادیو زمانه می‌گوید:

اساساً ما باید در نظر بگیریم که در ایران با یک دولت پوپولیستی روبرو هستیم و دولت نهم همواره، به‌ویژه درباره مسایل اقتصادی سعی کرده نگاهی خوشبینانه را در جامعه ترویج کند.

ما سال گذشته هم با قطعی برق به‌ویژه در شهر تهران که به لحاظ سیاسی و اقتصادی بسیار برای کشور حائز اهمیت است، روبرو بودیم. از این رو ما در سال گذشته برای‌مان قطعی بود که این تصویر به واقعیت نخواهد پیوست به دلیل اینکه الان در شرایط تحریم به‌سر می‌بریم.

از سوی دیگر صنعتگران برق ایران با توجه به این‌که دارای توانایی نسبتاً خوبی لااقل در سطح خاورمیانه هستند، همه از دولت طلبکار و به نوعی در آستانه ورشکستگی هستند. علی‌الاصول با چنین شرایطی که ما در کشور با آن مواجه هستیم می‌دانستیم که تمام این تصویرها صرفاً توجیه‌کننده ‌مشکلاتی است که سال گذشته به‌وجود آمده بود.

به‌طور قطع در این بین دلایلی وجود دارد که یکی از آن‌ها، کاهش ظرفیت نیروگاه‌های برق آبی است که ما باید این را بپذیریم. علتش هم این است که زمستان ۸۶، زمستان نسبتاً خشکی بود و خب، طبیعی بود که در سدهای کشور به میزان کافی آب ذخیره نشود.

نکته‌ی دیگر در خصوص میزان ظرفیت‌‌سازی‌ها بود. قطعاً با توجه به میزان روبه تزاید مصرفی که در کشور به‌طور کلی در حوزه انرژی وجود دارد، دولت مجبور است هر سال ظرفیت تولید خود را ارتقا‌ بدهد. مشکل دیگری که در کشور داریم، مشکل ارزان بودن انرژی نسبت به کشورهای توسعه یافته است. الگوی مصرف‌، متاسفانه الگوی بهینه و مدرنی نیست.

آیا خاموشی‌ها محدود به تهران خواهد بود یا در شهرهای دیگر هم اجرای برنامه‌های متناوب خاموشی الزامی است؟

ببینید، هر نقطه از شبکه برق سراسری کشورمان که انرژی و نیروی برق کمتر مصرف بشود و ذخیره‌سازی شود، می‌تواند کمکی کند برای این‌که این قطعی برق در مناطقی که پرمصرف هستند، کمتر اتفاق بیفتد.

بحثی که در وزارت نیرو مطرح شده بود این بود که به‌صورت استانی جدول زمانبندی برای قطع برق اعلام می‌کنند. ولی فی‌الحال برای شهر تهران در نظر گرفتند که جدول آن اعلام شده و از امروز هم اجرایی شده است.

آقای خردپیر، به‌طور دقیق برنامه خاموشی‌ها برای تهران و زمانبندی آن چگونه است؟

وزارت نیرو، تهران را به‌صورت منطقه‌ای دسته‌بندی کرد و هر نقطه به‌صورت شمالی، جنوبی، شرقی و غربی تقسیم‌بندی شده و در هر قسمت روزانه حداقل چهار ساعت قطع برق وجود دارد.

آخرین خبری که در این رابطه وجود دارد این است که جدولی که روز گذشته اعلام شد و از امروز به اجرا درآمد، هر هفته تغییر خواهد کرد. بنابراین مردم پایتخت‌نشین ما باید هر هفته و تا پایان فصل تابستان منتظر دریافت جدول خاموشی‌های برق باشند و کارهایشان را با این قطعی برق تنظیم کنند که البته برای کشوری که این همه ظرفیت‌هایی برای تولید انرژی دارد، جای تاسف است.

+ این گفتگو دوم تیر 1387 از رادیو زمانه پخش شد . فایل صوتی را اینجا بشنوید .

۱۳۸۷ خرداد ۲۷, دوشنبه

رکورد تأخیر در پارس جنوبی شکست

از آغاز عملیات اجرایی فازهای ۷، ۶ و ۸ میدان گازی پارس جنوبی نزدیک به ۸سال گذشت، با این حال همچنان این طرح به بهره ‌برداری نرسیده است.
تیر ۱۳۷۹ شرکت نفت و گاز پارس این کار را به شرکت پتروپارس به منظور تولید روزانه ۱۰۴ میلیون مترمکعب گاز ترش و خشک واگذار کرد.
تاخیر در بهره برداری از فازهای ۶ تا ۸ پارس جنوبی اگر چه در دوره تاخیرو تعلل‌های بسیار به ویژه در پروژه‌های نفت و گاز در نظر‌ها کمرنگ شده است، اما یادآور تاخیر در بهره برداری از فاز یک این میدان گازی در دولت اصلاحات است.

سال ۱۳۸۲ در حالی که شرکت پتروپارس نزدیک به ۲ سال در تحویل طرح، تاخیر داشت موجی از اعتراض‌های رسانه‌ای به سوی وزارت نفت و شرکت نفت و گاز پارس به‌عنوان کارفرما شکل گرفت و مسئولان بار‌ها مجبور به پاسخگویی در قبال تاخیر‌ها شدند. اینک اما نه در رسانه‌های مکتوب و غیر دولتی خبری از موج نقادی و اعتراض وجود دارد و نه مسئولان وزارت نفت و به‌طور مشخص شرکت نفت و گاز پارس در خصوص علل تاخیر به وجود آمده، خود را موظف می‌داند.

اطلاعات مکتوب منتشر شده از سوی روابط عمومی این شرکت در دی سال گذشته که تنها مدتی کوتاه از تغییر مدیر عامل شرکت نفت و گاز پارس می‌گذشت نیز حاکی از آن است که همچنان مسئولان امیدوار بوده‌اند پس از عدول از برنامه زمان‌بندی شده لااقل تا پایان سال ۸۶ ۱۳ این طرح را که شامل ۳ فاز است به بهره‌برداری نهایی برسانند. با این حال کار باز هم به سال بعد کشیده و بار‌ها در خصوص زمان نهایی برنامه بهره برداری کامل از فازهای ۶ تا ۸ پارس جنوبی اخبار متناقضی منتشر شده است.

تازه‌ترین اظهار نظر غلامحسین نوذری، وزیر دوم نفت دولت محمود احمدی‌نژاد درباره این موضوع، وعده بهره‌برداری تا پایان سال جاری خورشیدی است. این در حالی است که یک ماه پیش از این، محمدجواد شمس به‌عنوان مجری این طرح اعلام کرده بود که زمان بهره برداری از این سه فاز تا پایان مرداد است.
احمد قلعه بانی مدیر عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع کشور اما از همه خوش بین‌تر بود که فروردین به خبرنگاری گفته بود خرداد کل طرح به کارفرما تحویل داده می‌شود. در این میان اما آن مدیر نروژی شرکت استات اویل از همه گویا صادق‌تر بود که گفت سکوهای این طرح تا پایان امسال نصب و احتمالا تا تابستان امسال تولید گاز از یکی از این ۳ فاز آغاز می‌شود.

مشکل جای دیگری است

مسئولان می‌گویند که برای اجرای فازهای ۶، ۷ و ۸ پارس جنوبی بالغ بر ۲ میلیارد و ۶۸۰ میلیون دلار طبق قرارداد، هزینه شده است و پیمانکاران اصلی در بخش ساحلی کنسرسیومی متشکل از JGC ژاپن، ِDaelim کره جنوبی و سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و با مدیریت شرکت Toyo ژاپن است و در ‌‌نهایت پتروپارس پیمانکار عمومی است و مسئولیت نهایی بخش خشکی را عهده دار است. از سویی شرکت نروژی استات اویل نیز با قرارداد بیع متقابل سهمی ۴۰درصدی در سرمایه گذاری بخش فراساحلی دارد که شامل ۱۵ درصد کل طرح می‌شود.

در واقع هدف اصلی از بهره برداری از این ۳ فاز، تزریق گاز به میدان نفتی آغاجری عنوان شده است. محصول اصلی نیز گاز ترش است که باید مسافتی یکصد کیلومتری را از چاه تا پالایشگاه در خشکی بپیماید.
به گفته یک منبع آگاه در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس مشکل اصلی در طراحی پلان این پروژه است و جدای از مشکلات پیش آمده بر اثر تحریم ‌های بین‌المللی علیه دولت جمهوری اسلامی ایران، باید ریشه عقب ماندگی طرح را در این بخش جست‌وجو کرد. بر این اساس گاز استحصالی از میدان‌ها، حسب میزان سولفور موجود باید جداسازی شده و از طریق خط لوله به واحد‌های صنعتی منتقل شود. این در حالی است که گاز ترش فازهای ۶تا۸ از سولفور به نسبت بالایی برخوردار است و برای انتقال به بخش خشکی و پالایشگاهی در عمل طی مسیر ۱۰۰کیلومتری موجب بروز مشکلات فنی است.

گاز ترش از میزان خورندگی بالایی برخوردار است و همواره در مهندسی میدان‌ها و فیلد گازی سعی می‌شود تا کمترین مسیر را تا رسیدن به پالایشگاه و آغاز عملیات سولفور‌زدایی طی کند. در فازهای ۶ تا۸ پارس جنوبی اما به این مسئله دقت نشده و پس از بهره برداری نهایی نیز باید منتظر توقف‌های پی در پی انتقال گاز به خشکی باشیم.
از ۸ سال پیش و در زمانی که هنوز قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد در میان نبود بهره برداری روزانه ۳ میلیارد فوت مکعب گاز ترش برای تزریق در میدان نفتی آغاجری تعریف شده است.
بر این اساس محاسبه شده است که گاز ترش توسط ۳ رشته خط لوله ۳۲ اینچ به طول ۱۰۰کیلومتر به عسلویه (منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس) منتقل شود و از آن پس این گاز با پیمودن ۵۱۲ کیلومتر به خوزستان رسیده و به میدان آغاجری تزریق شود.

فردا دیر است

قرار بوده و به عبارتی روشن‌تر وعده داده شده بود که از قبل بهره برداری از فازهای ۶ تا ۸ میدان گازی پارس جنوبی، روزانه ۱۵۸ هزار بشکه می‌عانات گازی و ۳ هزار و ۷۰۰ تن بوتان و پروپان مایع (ال پی جی) صادر شود که این امر به‌دلیل عقب ماندگی کل طرح محقق نشده است.

شنیده‌ها حاکی از آن است که مهم‌ترین عاملی که امروز وزارت نفت می‌تواند از پیشرفت فیزیکی این طرح آن هم پس از نزدیک به ۸ سال سخن بگوید، همکاری با شرکت استات اویل در بخش فراساحلی است. استات اویل زمانی به عقد قرارداد با شرکت ملی نفت ایران تن داد که تحریم‌های غرب علیه ایران در سطح امروزی مطرح نبود و سیاست‌های دولت وقت جمهوری اسلامی نیز در راستای تنش زد ایی گام بر می‌داشت. از آن پس البته بر طبق قانون استفاده از حداکثر توان داخلی که پیمانکاران را مجبور به استفاده از حداقل ۵۱ درصد از نیروی ایرانی می‌کند، شرکت‌هایی چون صدرا، ایزوایکو در ساخت و نصب سکو و عرشه‌های دریایی وارد عمل شدند. صدرا همواره با پیمانکار عمومی یعنی پتروپارس دچار اختلاف بوده و این اختلافات به تاخیر در ساخت و نصب عرشه‌های پالایشگاه دریایی انجامیده است.

در حال حاضر سکوی فاز ۸ در دریا نصب شده است و مراحل نهایی کار را می‌گذراند. قرار است سکوی فاز ۷ نیز که هنوز آماده نشده است در آبان بارگیری شود. منابع آگاه تاکید می‌کنند که امکان بهره برداری صد درصدی از فازهای ۶ تا ۸ پارس جنوبی تا پایان امسال به لحاظ محدودیت‌های فنی مقدور نیست چنان‌که بعید است عملیات اجرایی فازهای ۹ و ۱۰ نیز تا پایان زمستان تکمیل شود.
چندی پیش وزارت نفت خبر داده بود که قرار است بخشی از گاز استحصالی از فازهای ۶ تا ۸ به مصرف در شبکه داخلی اختصاص داده شود. بر این اساس و با توجه به تجربه زمستان سال گذشته و بالا بودن میزان مصرف نسبت به سطح تولید و همچنین وضعیت توسعه پارس جنوبی باید منتظر زمستان و زمستان‌هایی سخت بود.

++ لینک اصلی