۱۳۹۱ فروردین ۲۹, سه‌شنبه

پرتقال ایرانی تولید الوند


پرتقال خونی فیلم خوبی است از دو بابت و فیلم بدی است به بیش از دو دلیل. خوب است چون امضای فیلمسازش را پایش دارد.
تماشایش برایم یادآور غیبت طولانی سازنده دست‌های آلوده بود. سیروس الوند سینماگری است که در ژانر ملودرام سینمای ایران نامش پررنگ نوشته شده است. همین که فیلم رنگ و بوی تالیف الوند را دارد نکته‌ای درخور است.
فیلمی که متعلق به فیلمسازش باشد ادا در نمی‌آورد. روک و رو راست است. به مخاطب دروغ نمی‌گوید و شاید بهتر باشد بگویم که ترمزی است برای دروغ گویی‌های اضافه بر سازمان و احتمالی.
پرتقال خونی فیلم خوبی است چون داستان پر کششی دارد. حوصله سر بر نیست. مخاطب سینمای داستانی را تا پایان ماجرا روی صندلی نگه می‌دارد. مخاطب به نقص شخصیت پردازی‌ها آگاه است اما باز چشم از پرده بر نمی‌دارد چون سناریو بر مبنای داستان خوبی شکل گرفته است. این دو دلیل خوبی یک فیلم متوسط سینمای ایران است. از پس این قضاوت بازی درخشان عرب نیا و بهداد هم قوت فیلم است. اگرچه جای نیوشا ضیغمی هر بازیگر خوش چهره دیگری هم می‌توانست بازی کند اما جای عرب نیا و بهداد هر کس دیگری که بود شخصیت فیلم تغییر می‌کرد. از واکاوی بدی‌های این فیلم که آن را به فیلمی متوسط در سینمای ایران بدل ساخته می‌گذرم.